سلام عزیزم
من یه سوال و درخواست کمک از شما داشتم 😞❤️
چراکه حس میکنم اگاهید نسبت به خواب و تعبیر هاش
من زندگی خانوادم زیر و رو شده خودمم همینطور
قفل شده عجیب و غریب.....😞😞
خواب عجیبی دیدم باز.... من کلا خواب هام اونایی ک تعبیر دارن اتفاق میوفته
خواب دیدم یه جایی هستیم اصلا درستم یادم نمیومد کجا بود
۲ تا اقا دست منو گرفتن بردن یه راهرو تاریک پشت یه میز نشوندن
یکیشون قلدر بود باهام بد بودش اما اونی ک زیر دستش بود انگار زیاد دشمنی نداشت
اما قصدشون کشتن من بود
نفهمیدم سر بقیه اقوامم چه بلایی اومده
همین اقا جلوم غذا گذاشت.... پر گوشت و غذاشم خوشمزه بود
من نمیدونم الهام شد چی شده بود که من میدووونستم این غذا زهر الوده اما چاره ایی جز خوردنش نداشتم🚶🏼♀️🚶🏼♀️🚶🏼♀️
با دست لرزون میخوردم توی خواب داخل دلم میگفتم شدم عین اون فیلمی ک از اعدامی شب قبلش گرفتن که با دست لرزون غذا میخورد
من میدونم قراره بمیرم و غذا رو میخورم
اونیکی پسره هم هی اشاره به اونیکی غذا میزد نمیتونستم اعتماد کنم نمیفهمیدم منظورش چیه
خلاصه فقط بعد یکم خوردن غذا حس خواب الودگی داشتم
گفتم تا قبل اینکه به مرگ برسم خودمو بزنم به خواب.......
❌️ بعدش شده بودم عین برنامه زندگی پس از زندگی
انگار یه کالبد دیگ بیرون باشه
میدونستم توی یه اتاقی توی بیمارستان منو خوابوندن
توی ذهن همه میرفتم میفهمیدم ک نمردم و زنده ام
انگار نقشه به خواب زدن گرفته بود