دوستان من دو ساله با یه آقایی آشنا شدم که تو سن ۱۷ سالگی ازدواج کرده بود و بعد پنج سال با یه بچه طلاق گرفته دخترش الان ۱۰ سالشه و پیش پدربزرگ مادر بزرگ خانومشن و توی یه شهر خیلی دور از ما هستن .ما عاشق همدیگه شدیم ۳۳ سالمونه و از هر نظر که فکرشو بکنید یه مرد کامل و دیوانه وار منو دوست داره وما در مورد دخترش هم صحبت کردیم ایشون خیلی بچه دوستم هستن و دورا دور سعی میکنه هوای دخترش رو داشته باشه و گفتن که دخترشو پیش خودش نمیاره اگه اوناهم بخوان بفرستنش بخاطر من دخترشو میفرسته پیش پدر مادر خودش زندگی کنه .
سالی دوبار دخترشو میبینه و فقط چند روز پیش پدرش می مونه و گریه میکنه
حالا باز با این چیزایی که گفتم نگرانم چون خودم رو میشناسم که اگه اتفاقی بیوفته و بیاد پیش من نمیتونم اصلا از دخترش مراقبت کنم و اینو بارها به این آقا گفتم اما بازم نگرانم از عشق زندگیم کسی که اینقدر بهم احترام میذاره و همه جوره حامیمه و درکم میکنه مشوق کارامه بهم ارامش میده بخاطر همچین مشکلی بگذرم یا نه