سلام خانما ما شش ساله ازدواج کردیم یه بار رفتیم خونه بخریم ولی مادرشوهرم از بس ناراحتی پیش آورد و سنگ جلو پامون انداخت ک نخریدیم و خونه گرون شد خواستیم مسکن مهر بگیریم باز زد تو سر خونه ها گفت زمین بگیرین شوهر احمق منم اونقدر دهن بینه گوش کرد و یه زمین پرت خرید بعد اینهمه سال مسکن مهر یک میلیارد و صد شده درصورتی ک زمین ما فقط ۶۰۰ارزششه تو یه جاییه ک هیچ امکاناتی نداره و زمینشم قولنامه ایه مادرشوهرم و اینا اصرار داره بسازیم ولی خونه آماده تو اون منطقه یک میلیارده ینی ساختن بدرد نمیخوره میگه طلا و پس اندازتونو با برادرشوهرت مغازه شریکی بخرین کم کم خونتونو بسازین چون برادرشوهرم کار نداره میخاد از ما بزنه برای اون ک منم جوش آوردم و گفتم ما ک خونه نداریم شوهرمم کارش اداریه مغازه به چه دردمون میخوره و پامو تو یه کفش کردم ک طلاهامو نمیدم الان تصمیم داریم یه واحد بخریم فهمیده و باز داره سنگ میندازه خسته شدم از این وضعیت چی بگم سر جاش بشینه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیز دل من.نورچشمام.قوت قلبم.جمعه ساعت سه وچهل دقیقه بیست ویک شهریور به مقصد آسمون ها پرواز کرد.ودستهای دخترش خالی شد...روضه رقیه شده همدم تنهایی هام..بابا به دیدار دخترت نمیای دیگه؟ما قرارمون بودهرجا میریم کنار هم باشیم..بارفتنت تموم رنگ های دنیا را بردی ودخترت را داخل یه تنهایی بی انتها رها کردی
پدر و مادر ها گاهب وقتا میخوان که بچه دیگه شون هم پیشرفت کنه اون یکی بچه رو میندازن تو تله ،در صورتی که تو زندگی امروزه هرکس به زور میتونه از پس پیشرفت خودش بربیاد
تنهااااااا راهش اینه که میگم.رفت و آمد رو کم کنید و پنهانی برید خونه بخرید روزی هم که رفتید داخلش بهش خبر بدید که خونه کرایه کردیم.تا چند سال نگید خونه مال خودمونه.طلاهات هم قایم کن اصلاااا دورت نکن و بگو همه رو واسه کرایه خونه فروختیم