شوهر من بابت بارداری خوشحال شد و کلی وعده وعید که نگهش دار
بخاطر بچم نگهش داشتم نه وعده وعیداش ,حالم بد فشارم پایین وضعم خراب حالا عصر وقت دکتر داشتم بهم میگه خودت ماشین و بردار برو
میگم بچه تو هم هست باید همراهم باشی من حالم خراب حوصله رانندگی رو ندارم
منو برد و الان برگشتیم اخم کرده که چرا همچین میگی گفتم بدرک اخم کن لعنتی
همه ی دوست دارم هات باد هواست این زمان آدم خودش و ثابت میکنه