باعث روز های بدتون بوده
هر وخ میبینیدش دست و پاهاتون شل شه و استرس شدید و نیس قلب بگیرید از ترسش
باعث شده ک آبروت بره و همچنین نزاره راحت زندگی کنی
اگ چنین کسیو داری تو زندگی و الان اون ب شدت افسرده باشه ولی هنوزم اذیتت میکنه براش کاری میکنی؟؟؟
و اون یکی از نزدیکترینات باشه
مثلا برادرت
اره دارم و باهاش تو ی حیاط زندگی میکنم وقتی در خونمون رو باز میکنه استرش شدید میگیرم
و اینو اون آنقدر از تو بدش میاد ک حتی شاید کمک کنی کمکت رو قبول نکنه
تو چیکار میکنی در برابر چنین کسی
برادرم.از بس اذیتم کرد ازش وحشت دارم
مُرده
گاهی خوابشو می بینم که بازم می خواد اذیت کنه
اگر کاری از دستم بربیاد اره میکنم
بابام همه چیز و از من گرفت عین خیالشم نیست خسته ام واقعا از دستش
اینارو که میخوندم همش شوهرم میومد تو ذهنم که منو از خودش نمیدونه، پس نمیدونم که کمکش میکردم یا نه، اما برادرت همخون تو هست عزیزم، کمکش کن بخاطر خدا. اما بازم شرایط سختیه و نمیتونیم به جات تصمیم بگیریم یا قضاوت کنیم، چون جای تو زندگی نکردیم
بابام بود وقتی زنگ درو میزد انگار جلاد اومده بود خونه
هممون لال میشدیم عشقش میکشید جواب سلام میداد نمیکشید هم رو برمیگردوند همه کاره هم بود
چند سال پیش هم رفت اون دنیا.. ولی زندگی ما وجودمون هنوز استرسه و هزارتا مشکل روحی
