من مدتی هست یکسال با کسی دوستم و رابطم اول خیلی خوب‌بود اللن حسم میگه پنهان کار ی داره و از من کم میزاره. الیته باسیاست بهش وابسته شدم و اینکه اینم بگم توی رابطه رفتارهایی که دوست ندارم دیدم ولی گفتم همه مشکل دارن این‌نسبت به بقیه خوبه از بس ادمایی بیخود اومدن سمتم. خلاصه این اقا دوست منو دید و از من شمارشو گرفت و گفت دوستم ی معمار میخواد چون هر دو تا شون مهندس هستن هم هر دو تا خلاصه پارسال زنگ زد بمنم گفت و کارشون نشد و من در جریان بودم هفته پیش به دوستم زنگ‌زده بعد از ۷ ماه و بمن هیچی نگفت و دوستم دیشب بمن گفت و گفته بود حضوری میام بیینمت که نشده بود خیای عصبی شدم چون رابطه ما قویه با هم الان اعتماد ندارم بهش کلا بخاطر اینکه هم سرد شده و هم منو در جریان نزاشت حسم خوب نیست چیکار کنم
اسی تاپیکمو گزارش میزنی
من یبار جداذشدم و ایشون هم در حال جدایی هست ۴ ساله جداست خواهرامه راهنماییم کنید و خواهش احترام همو حفظ کنیم
به دوستت بگو باهاش قرار بزاره و توهم برو
یعندیچی اسم‌تایپ گزارش گذاشتم مشخصه بالا
دوست پسر شما به دوستت زنگ زده و گفته میخواد حضوری ببیندش ؟
بله دوست پسر من و برای کاری گفته پارسال بمن گفت برای دوستم میخوام شمارشو بده و زنک زد و منم در جریان بودم ولی گفت نشد امسال زنگ‌زده گفته حضوری بیینمت کار شغلی دارم بعد از ۸ ماه بمنم نگفته
یک راهی بمن بگید این به درد میخوره واقعا
دلم‌خوش‌بود این اقلا وفاداره دوستم داره صادقه
چیکارکنم ضربه نخورم چطوری ولش کنم یدفعه دیگه جوابشو ندم رو‌خودم‌بیارم‌نیارم
من هدفم اصلا ازدواج باهاش نیست و نبود ولی کنار هم‌بودن و صادق بودن و دلم‌خوش‌بود این ادمه ولی دیگه اعتماد ندارم
به دوستت بگو باهاش قرار بزاره نگه شما رو در جریان گذاشته بعد از اون تصمیم بگیر
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز