2777
2789
عنوان

دغدغه ی این روزاتون چیه ؟؟؟ چیزی که خیلی ذهنتونو درگیر کرده باشه

| مشاهده متن کامل بحث + 206 بازدید | 29 پست

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دغدغه م؟ 

یکی شروع پژوهشگر بودن و اون یکیم شروع طرح بازیافت زباله توی خوابگاه ها

هردو پروژه سنگینن ولی دیگه گفتم خودمو تد عمل انجام شده قرار بدم. الان نمیدونم باید چجوری رابط پیدا کنم توی هرخوابگاه

3500 نفر دانشجو هستن و 15 خوابگاه. زیاده. خیلیه. باید تا یک ماه دیگه همه کارامو جمع کنم

باید برا ازمون استخدامی بخونم،مردادو کلا از دست دادم خیلی ناراحتم

فقط 33 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

هر اتفاقی توی این دنیا بیوفته درسته و به نفع ماست چون این عالم جوری خلق شده که هیچ چیزی به ضرر ما نیست و چیزی هم نمیتونه به ما آسیب بزنه ..با این وجود جایی برای دغدغه  مشکل نیست..


فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ
تو تَحت نظر و مراقبت کاملِ ما هستی..

اینکه محل کارم مهرماه تغیزر میکنه،به اینکه ماشینمون چند ماهه افتاده تو حیاط خرج داره،به اینکه آیا وام کفاف میده که بزاریم روی پول ماشین وعوضش کنیم.اینکه بچه هام چرا تا صبح بیدارن از صبح تا عصر خوابن

انشالله به هر چی میخوای و صلاحته برسی

من خودم اینروزا با خودم کلنجار میرم‌که کم بخورم بلکم لاغر بشم😐😂

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
😁😆😅🤭 خوشبحالت 🙄

بخدا ذهنم خیلی مریضه😂 دست خودم نیست 

البته به این مسئله لباس نازایی شوهر و بیماری مادرزادی شوهر و عصبی بودن شوهر هم اضافه کن الان من اونارو بیخیال شدم دغدغه ام لباس شده . میخایم بریم انتالیا عوض اینکه شاد باشم غمم گرفته 😐

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز