سلام خانما
ما خداروشکر قسط هامون تموم شد
دو ماه دیگه ام رهن خونمون
حالا شوهرم باز دنبال وام ک بزاریم رو رهن خونه
ایشون همون شخصی بود ک میگفت محیا دیگه حق نداری بگی وام بگیریم 😄
ولی خانما خودم انگار کشش قسط ندارم بخدا
ی جوری شدم میترسم
چون باز باید کل حقوق برعه برا قسط
۳۰۰،۴۰۰ تومنی باید باز وام بگیریم
با این شرایط گرونی هر روز
میترسم حتی برا خورد و خوراکم کم بزاریم چون میخوابی صبحش رفته رو جنسا
ولی باز دلم میخواست بدون قسط فقط خرج کنیم
از ی طرفم میبینم همه فامیل خونه چندمشون رو خریدن
۵۰۰ تومن ،۶۰۰ تومن طلا میخرن
ماشین مدل بالا میگیرن
میگم منم جا نمونم بالاخره تو فامیلی حرفش میاد دیگه
هرچند بگی زندگی خودمو با دیگران مقایسه نکنم
دچار دوگانگی شدم 😄 نجاتم بدید 😄😄😄😄
همسرم میگه محیا تا جونم میتونم دو شیفت کار کنم
بزار یکم خودمو جمع کنم
بده خدا صبح سالت ۴ بیدار میشه تا آخر شب
طول هفته ام ۳ شب شیفت شبه 😔