چند وقته همش دوست دارم توی اتاقم باشم و برقا خاموش باشه حتی سر شام و ناهار رفتن هم زورم میاد زودتر از قبلا عصبی میشم و بعد از خودم عصبی میشم که چرا عصبیم...باورتون میشه حوصله یه لیوان اب خوردن هم ندارم انگار دست خودم نیست همش فکر میکنمکرخت و بی حالم ....مشهدم هستم چند وقت پیش رفتم حرم که دلم باز بشه ولی بدتر توی خیابون و مسیر عصبی بودم و سرم درد میکرد ...تا رسیدم خونه سر دردم تموم شد واقعا عجیب شدم بدتر از همه شباس....وقتی میخوام بخوابم انگار قفسه سینه م سنگینه و به هن هن میوفتم و ستت نفسم در میاد....ممکنه مثلا از کم خونی یا کمبود ویتامینی چیزی باشه...؟
بدترین گناهی که میتونی مرتکب بشی اینه که انقدر ساده باشی تا بقیه بتونن ازت سو استفاده بکنند!♡♡ نقطه مقابلعشق ،نفرت نیست ! ترک کردنه...