شوهرم رفته از ساعت هشت خواهرش اینارو برده ترمینال برن مشهد هنوز نیومده ی زنگ هم نزده الان میگید چرا من نرفتم چون کلا خیلی عذابم میدن و شوهرم نمیفهمه ما مسافرت میریم نمیدونید چه عقده ای میکنن و چقدر بدجنسن کلا خیلی بد ذاتن خیلی نمیتونم بگم چ کارا کردن پشت سرم ب من خانوادم فوش دادن ب گوشم رسیده شوهرم هم اصلا نمیفهمه و سریع خرش میکنن،بعد شوهرم گفت بیا بریم گفتم من چرا بیام چطور اونا برا همه چی ما داستان و عقده دارن بعد الان بیام بدرقشون کنم واقعا چی کنم بااینجور مرد