داشتیم با شوهرم حرف میزدم راجع اینکه از فلانی چطوری میخواد وام بگیره گفت تو چکار به این کارا داری ک پول داره میشه وام گرفت اینا بعد همبنارو با داد گفت خیلی ناراحت شدم اونم پسر خواهرش بود اعصابم خورده چرا الکی سرم داد زد. گفت به توچه چکار به زندگی اینا داری ک من بخوام از اینا چطوری وام بگیرم بچه ها بخاطر اونا سرم خیلی داد زد هم منو پرت کرد وسط پذیرایی دارم گریه میکنم خیلی بدبختم خیلی ته خوشبختی من قرار بود از طرف شوهرم این باشه داغونم داغون