از وقتی یادم میاد از زندگیم فراری بودم ...
با وجود تک فرزند بودنم و اینکه همه چی برام فراهم اما چیزی که کمتر دارم محبت و توجه و آرامش 🙂💔
از وقتی بزرگ شدم بخاطر رفتار های مادرم هزار و یکی اختلال روانی دچار شدم :)
افسردگی ، وسواس فکری ، ترس از اجتماع و حتی اعتماد به نفس پایین ..
با وجود اینکه درس میخونم و سعی میکنم توی راه کنکورم موفق بشم همش سرزنشم می کنه و میگه تو درس نمیخونی ، بی عرضه ایی ، هیچی حالیت نمیشه ، بقیه از تو خیلی بهترن ، بدبخت من که همچین دختری دارم ، تو هیچی نمیشی ، تو روانشناس نشو عرضه نداری و..... ((((:
همش با همسن و سالا خودم ، چه دختر چه پسر مقایسه میشم :)
با حرفاش زخمی به دلم میزنه که نه با گریه نه با گذشت زمان خوب نمیشه 😔💔
از نشستن پیششون ، بیرون رفتن باهاشون فراری ام فراری :)
سال هاست توی دنیای خیالی خودم زندگی میکنم و از واقعیتی که هست متنفرم :)
مادرم خوبی ها و تلاش ها منو نمی بینه و فقط مانوور داده رو نقطه منفی من ... :)
بجای درک کردنم فقط بیشتر منو ، غرورم و شخصیتم و پیش چشم همه و خودم خورد می کنه :)
و هزاران هزار چیز دیگه .........
خانوما لطفا باعث و بانـی اشک بچه هاتون بخصوص دخترتون نباشید 🙂💔
رفیقش باشید نه کسی که ازش فراری باشه :)