2777
2789
عنوان

اوناییکه با مادرشوهر یک ساختمانن بیان لطفا

| مشاهده متن کامل بحث + 955 بازدید | 108 پست
خب خونتو جدا کن  بچه داری؟

نمیشه دختر بااین گرونی ما ۲سال تموم پوستمون کنده شد تا ساختیم طبقه بالا هم هیچ ارزشی نداره نسنجیده قبول کردم 

تکرار نکردن اشتباه،قشنگتراز معذرت خواهیه!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیلی پشیمونی ؟

از پشیمونی فراتر دختر من تمام طلاهامو دادم برا ساخت چقدر سختی کشیدم چقدر زجر درد نگم برات ولی کاشکی هیچوقت قبول نمیکردم بسازه یه زمین میگرفتیم یا یه خونه نقلی یا مستاجری میکشیدم ولی این همه اعصابم ضعیف داغون نمیشد

فقد خدا میدونه من چیا کشیدم 

تکرار نکردن اشتباه،قشنگتراز معذرت خواهیه!

من بش گقتم از اول راهو جدا کن اگه از اول جدا میکرد من این همه سختی نمی‌کشیدم این همه خونه مثل هتل نمیشد مهمون بیاد بره و بریز بپاش و بچه هاشون واعصاب خوردی و بشور بساب

تکرار نکردن اشتباه،قشنگتراز معذرت خواهیه!

الان شوهرت پشتت هس یا ن 

ن پشت حقه من چندبار بش گفتم من قبل ساخت هم بش گفتم جدا کن میدونی این وسط کی اذیت شد من؟؟؟؟باردار شدم پله اینقدر رفتم و اومدم افتادم ب خون ریزی داغون شدم

بعد میشینه میگه مادرشوهرم مال ولگردیه تو چ میدونی من چیا دارم میکشم همسرم شهرستان کار میکنه مسئولیت زندگی باخودمه خرید خونه همه چی بخداااااا قسم با شکم گنده و کمر درد میرفتم خرید فقد خدا میدونه من چیا کشیدم ولی دم نزدم واگذار کردم ب خدا

تکرار نکردن اشتباه،قشنگتراز معذرت خواهیه!

ن پشت حقه من چندبار بش گفتم من قبل ساخت هم بش گفتم جدا کن میدونی این وسط کی اذیت شد من؟؟؟؟باردار شدم ...

ب پدر مادرت نگو گناه دارن 

ايشالا خدا بذاره تو کاسه دختراش

چن سالته 

نامزد منم میگه باید دو ساال با ننم تو ی خونه زندگی کنی چیکار کنم میخام جدا شم 

من رفتم مشاوره گفت زندگی خودتو بچه هاتو خراب میکنی اگه تو یه خونه باشین منظورش ساختمون بود 

مادرنامزدمم گفت خونه دوطبقه بخریم بیاید پیش ما من گفتم قبول نمیکنم 

از اونایی بود ک تقی به توقی میخورد خودشو مینداخت وسط 

آخرشم همون خانم باعث جداییمون شد تازه هنوز نرفته بودم سرخونه زندگیم!

ب پدر مادرت نگو گناه دارن  ايشالا خدا بذاره تو کاسه دختراش چن سالته

من آدم نیستم گله کنم ولی یه سری ترکیدم دیگه با گریه رفتم خونه اقام پدرم خیلی ناراحت شد چون همش میگفتن راهتو جدا کن میری اذیت میشی دخترم من میگفتم نداره نداره نمیتونه ولی تهش خودم اذیت شدم بریدم این بار اول بود گله کردم ب آقام بش گفتم باهاش صحبت کن بعدشم پشیمون شدم گفتم بابا ولش کن من خودم خواستم بازم صبر میکنم براش

۱ سال گذشت بیشتر اذیت شدم بازم رفتم برا مادرم دلم ترکید ولی نزاشتم اقام بفهمه دیگه خودم خودمو قانع میکردم ک خودت کردی لعنت بر خودت

تکرار نکردن اشتباه،قشنگتراز معذرت خواهیه!

ب پدر مادرت نگو گناه دارن  ايشالا خدا بذاره تو کاسه دختراش چن سالته

من هیچوقت نفرین نکردم چون میدونم خدا خودش شاهد همه چیزه ۲۷سالمه

تکرار نکردن اشتباه،قشنگتراز معذرت خواهیه!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز