سلام . خودم با پسر خاله ام ازدواج کردم ...عشقمون رو فقط با نگاه کردن و سرخ شدن گونه و لبخندهای ریز به هم فهموندیم و فقط یکبار موفق شدیم بیرون بریم . مادرم شدید سنتی فکر میکرد...از نگاهها و رفتارمون خانواده ها متوجه علاقه ما نسبت به هم شدند و قرار مدار خواستگاری گزاشته شد...
به نظرم ادم وقتی وارد زندگی میشه میبینه چقدر شناختش نسبت به همسر و خانواده اش کم بوده . حالا اونایی که با غریبه و کاملا سنتی ازدواج میکنند نمیدونم چطوری میتونن از هم شناخت داشته باشند ....