2777
2789
عنوان

یک بام و دو هوا

57 بازدید | 4 پست

چند وقت پیش پدر و مادر همسرم سفر حج رفتند

قبل از اینکه موعد سفرشون بشه به همسرم گفتم چون چند سال به خاطر کرونامهمانی بزرگ نرفتیم هیچ لباس مناسبی نداریم و برای برگشت پدر و مادرش باید بخریم.

یک هفته قبل از اومدنشون برای بچه ها خرید کرد.ولی هر چی اصرار کردم برای خودش نخرید منم دیگه روم نشد بگم برام خرید کنه.

دیگه دیدم هیچی ندارم خودم برای خودم خریدکردم و یک دفعه هم همسرم منو تا بازار رسوند همراهم اومد و یک مانتو برام خرید.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حالا خودش میخواد برای اربعین بره کربلا.

گوشی لازم داشت . چند قلم از وسایلی که قبلا باهاشون کار میکرد و دیگه لازم نداشت رو فروخت و گوشی خرید. منم دیدم دستش باز شده باهاش رفتم برای خودش لباس خریدیم

ولی دلم ازش گرفته موقع اومدن پدر و مادرش که دید من لباس لازم دارم حرفی ار فروش وسایل اضافه نزد ولی حالا که خودش باید خرید می کرد هر طور شده پول رو جور کرد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792