سلام من یک ونیم ساله ازدواج کردم بچه هام سقط شدن و درحال حاضر بچه ندارم با خانواده شوهرم زندگی میکنیم ۴تا خواهر داره یکیش ازدواج کرده رفته یکی دیگه هم همینجا طبقه بالاس دوتا دیگه هم مجردن همشون هم ازمن بزرگترن برا مثال کوچیکه ۴سال بزرگتره۱۰ سال و بعدی سن مامانمو داره
چندروز پیش مامانم و آبجیم آمده بودن اینجابعد من میخواستم چایی بزارم اون داشت گاز رو تمیز میکرد بهم گفت برو میام ساعت دیگه بیا ک تمیزه گفتم اوکی باز بعد رفتم گفت تمیزه فقط باید بزارم خشک شه مگه چیه گاز که انقد طول بکشه باز رفتمتو اتاق باز نیم ساعت دیگه رفتم گفتم بده خودم تمیزشون میکنم