2777
2789
عنوان

نمیخوام رسم شب موندن خونه مادرشوهر باب بشه،چی کار کنم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 404 بازدید | 24 پست

بچه زاییده و بزرگ گرده که بچه اش برای خودش زندگی کنه و شاد باشه. پرستار نزاییده که.

اگه خواستین برای شادی روح مامانم قشنگم صلوات بفرستین لطفا. مرسی مهربونا❤️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نمیتونی کاری کنی اگر تصمیم جمعی گرفتن و همه موافقن . میتونی فقط همسرت تنها بره بخوابه و تو خونه خود ...

جمعی نگرفتن

ایشون میخواد جا بندازه

یه جاریم مطلقا ممکن نیست بره

اون جاریمم دلش راضی نیس ولی یه بار رفته

منم قطعا نمیرم

ولی میخوام یه طور محترمانه ای جمع بشه این قضیه

بچه زایده  و بزرگ کرده برای چی؟؟😏 وظیفه بچه هاشه برن پیشش بمونن و ازش نگهه داری کنن ،،،به هر ح ...

احتیاج به نگهداری نداره

ادعاش مارو سوراخ کرده

بچه هم برای نگهداری آدم نمیاره اگرم بیاره کار اشتباهی کرده

جمعی نگرفتن ایشون میخواد جا بندازه یه جاریم مطلقا ممکن نیست بره اون جاریمم دلش راضی نیس ولی یه با ...

خب همتون نظرتون رو اعلام کنید و بگین که بخاطر مشغله و .... براتون امکان پذیر نیست و هر کس که میتونه بره بمونه .... چون سالم هست نیازی به مراقبت نداره 

خدایا منو لایق مادر شدن بدون و فرزند سالم و صالح بهم بده .  التماس دعا .... نی نی سایتی های عزیز برای همتون ارزوی عاقبت بخیری میکنم انشالله حاجت روا بشین .  
خب تو شاغلی وقت نمیکنی شب هم به کارای خونه میرسی و استراحت بذار همون جاریت شیرین بمونه  

اصلا سبک زندگی من اجازه نمیده واقعا برم حتی اگه بخوام

شوهرم هم همینه جفتی عین تراکتور کار می‌کنیم شب عین جنازه ایم

بچه زاییده و بزرگ گرده که بچه اش برای خودش زندگی کنه و شاد باشه. پرستار نزاییده که.

تا حالا مگه از بچه هاش درخواستی داشته؟؟ پرستار نخواسته همدم خواسته که برن  شب ها پیشش بخوابن،من مادر بزرگم بعد فوت پدر بزرگم تنها اصلا نمیتونست بمونه و میترسید،،،هشت سال یک ساعت هم تنهاش نزاشتیم  ، نوه ها توی تعطیلات تابستون کلا میرفتن پیشش میمونندن ،، ،زمستون و فصل مدارس هم  بچه هاش میاوردن پیش خودشون و نوبتی میموند پیشمون ،، یک ساله رفته و حسرتش مونده رو دلمون که یه بار دیگه ببینیمش🥺🥺🥺

بابا انقدر سنگ دل و نامهربون  نباشییم ،،،ههمون یه روز  پیر میشیم ،هممون تنها میشیم ،

اصلا سبک زندگی من اجازه نمیده واقعا برم حتی اگه بخوام شوهرم هم همینه جفتی عین تراکتور کار می‌کنیم ش ...

خیلی مودبانه بگو مادر جون ببخشید ما اصلا نمیتونیم بمونیم و تمام از اول بگو هرچه شد شد ولی اگه نگی و یه شب برین دیگه نمیتونی کاری کنی میشه وظیفه

تا حالا مگه از بچه هاش درخواستی داشته؟؟ پرستار نخواسته همدم خواسته که برن  شب ها پیشش بخوابن،من ...

بله حرف شما صادقه ولی ایشون اولا با همین رفتاراش شوهرشو هدایت کرد دامن کس دیگه

بعدم دائما با حرفاشون ادعا میکنن و اظهار نطر و توضیح و توجیه خودشون که من چندین ساله دیگه ظرفیت روحی شنیدن حرفاشو ندارم

وگرنه من خودم نوجوونی هفته هفته تنها پیش مادربزرگم میموندم تا تنها نباشه

وقتی جوری رفتار کنی که از تحمل دیگران خارجه و احتیاجی هم به خرج ادا و اصول نداری اینجوری میشه من نامهربون به نظر میام

خیلی مودبانه بگو مادر جون ببخشید ما اصلا نمیتونیم بمونیم و تمام از اول بگو هرچه شد شد ولی اگه نگی و ...

ابدا نمیرم

اگه به اونجا برسه میزنم به در رسوا بازی چون زندگیم زهر میشه از اون به بعد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز