میگفت یه مدت باید از مجازی فاصله بگیره
از تاپیکاش مشخص بود که یه آقا پسری رو دوس داشتن بعد این آقا به دروغ به سفیدبرفی گفته که خونمون توی تهرانه درحالیکه خونشون شهرستان بوده...سفیدبرفی هم این موضوع رو فهمیده بود میگفت باهاش رابطمو قطع کردم چون من اگه باهاش ازدواج کنمم نمیتونم مامانمو اینجا تنها بزارم برم.. شغل پسره هم یه جوری بوده که نمیتونسته بیاد تهران.. سفید برفی هم دیگه قیدشو زده و واسه همون افسرده شده بود