از این خانواده میترسم بخدا😭

خیلی کم دیدم خانواده شوهر به بچه پسرشون واقعا علاقه داشته باشن، پدرشوهرمن باید هرروز با پسر خواهرشوهرم تلفنی حرف بزنه ولی پسر منو الان چند ماهه ندیده اصلا براشون مهم نیست، حالا پسر من انقد با محبته هروقت مسیرمون اونوریه میگه بریم خونشون یا هرچند وقت میگه دلش تنگ شده، به بچه های جاریم که اصلا علنا نشون میدن ازشون بدشون میاد، دلم میگیره این چیزا رو میبینم

میشه بپرسم الان مشکل دقیق شما چیه؟ امشب دوتا تاپیک درباره جاریتون و خانواده همسرتون زدید با موضوع های متفاوت!!

دقیقا همین طوریه ولی مادر شوهر من دختر نداره پسر کوچیکترشو از شوهرم بیشتر دوست داره من با چشمام میبینم چقدر فرق می‌ذاره بین پسراش اون هنوز نامزد بچه نداره وگرنه جونشم براش میداد ولی مادرشوهرم بچه من نوه اولیشه اصلا براش مهم نیست به پشماشم حسابمون نمیکنه منم مثل خودش رفتار میکنم زنگ هم بهش نمیزنم 

همین طور باش باهاشون زیاد گرم نگیر نذار پاشون مدام تو زندگیت باشه در حد ۲ساعت خونشون برو برگرد بهشون هم زیاد اجازه نده بیان خونت اینجوری بهتره هر چقدر که مهربون نباشی عزیز تر میشه این تجربه منه