کلافه شدیم از بس باهاش بازی کردیم شوهرمم خیلی خسته شده هی نوبتی من بازی میکنم باهاش هی شوهرم باهاش بازی میکنه
دلم نمیخواد دوباره بچه دار بشم اخه بدنم توانایی نگه داشتن بچه رو نداره بارداری اولم خیلی خیلی به شدت سخت بود
شوهرم بچه خیلی دوست داره بهش گفتم نمیخوام میخواد بره برای ارسلان حیوون خونگی بخره
حالا سگ یا گربه خودم از پرنده و خرگوش و همستر اینا خوشم نمیاد