غنچه با دل گرفته گفت: زندگی ... زندگی لب ز خنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است ... گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است ... گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد... تو چه فکر میکنی کدام یک درست گفته اند من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است هرچه باشد او گل است ... گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است "قیصر امین پور"
🤣🤣والا من حوصله خودمم ندارم فک کن یکیو بیاری بنشونی اونجا ناهار شام بزاری جلوش دسشویی راحت نتونی بری پیش شوهرت راحت نتونی باشی .بخای دو ساعت بیشتر بخابی ب همه گزارش کنه از همه بدتر ممکنه ب شوهرت نزدیک شه
ولی من هروقت بریدم وخسته شدم وفکرکردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم،همین ی جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند.....
من اگه بودم روم نمیشد چیزی بگم چون ب شدت ادم کمرویی هستم ولی ب شوهرم میگفتم اون یکجوری میپیچوند ولی خیلی حس بدیه ادم نمیتونه بگه نیا خود طرف باید بفهمه
یکی از اقوام شوهرم میگف میخوام بیام با بچم دو هفته خونتون بمونم،بدم میاد یکی خودشو دعوت کنه، ...
مستقیم بگو شرمنده من دو هفته حوصله خودمم ندارم چه برسه مهمون اونم با بچه🤦♀️
تازگیا مد شده همه میگن:میخوایم آدمهای سمی زندگیمون رو کنار بذاریم ولی هیچکس نمیگه: میخوام روی خودم کار کنم تا آدم بهتری باشم همه به شکل نارسیستی تصور میکنن بهترینن و بقیه مقصر و گناهکار...! شاید خودت آدم سمی دیگرانی،روی خودت کار کن.