تو بیماری ها آدم رو بدتر عذاب میدن
وقتایی که سالمم خوبه ولی امان از روزی که مریض بشم
بچم سقط شد بدترین رفتار رو تو دوران نقاهتم کرد هی گفت شب اومدم خوب شده باشی انگار که قراره خودمو وصل کنم به پریز و شارژ بشم
تا یه سرما خورد مراقبت کردم دمنوش و هزار کار دیگه بیستوچهاری که خوب بشه حالا چند روزه شقاقم عود کرده و خونریزی دارم
دیروز زیر حرفاش له شدم نمیدونستم برا دردم گریه کنم یا برا حرفاش
هزارتا منت سرم گذاشت
که قراره من بیام برات شیاف بذارم؟
من باید فلان کنم؟
تو هنوز نمیتونی خودتو نگه داری بچه میخوای؟
و هزار حرف دیگه
فهمیدم من فردا پس فردا اگه تو بستر بیماری باشم دو روزه میندازه بیرون منو یا انقدر غر میزنه که بمیرم
قدر سلامتیتونو بدونین همه مردا حتی پاک ترینشون بی مهرن