سلام من طلاق گرفتم و خونه پدرمم اما روز خوش ندیدم اینجا از اینکه تو خونشونم بدشون میاد پدرم خیر سرش نماز خونه بدش میاد من سر سفرش بشینم بدش میاد هزارتومنی برای من خرج بشه هرچیزی ک گم بشه میگه حتما تو برش داشتی درحالی هیچوقت همچین اتفاقی نیفتاده هیچوقت ب هیچیشون دس نزدم امروزم باز جای دیگه اعصابش خورد بود منو مخاطبش قرار داد منم نتونستم جلو خودمو بگیرم یه عالمه حرف زدم بلند شد منو بزنه مامانم ب داداشم گفت بیا نزار بزنه گفت ولش کن ب ما چ داداشم خیلی پفیوزه بعدم من بهش حرف زدم اومد سمتم بهم حمله کرد دماغم ضربه خورد حالا منم زدم بیرون توروخدا شما بگید من چیکار باید بکنم 😓
برو خانه یک دیگه یا اگه نداری برو یک سویت اجاره کن اگه نداری مسافر خانه
چشم های همه پشت ویترین عینکشون قشنگه ولی اونا چشماشون پشت ویترین میزارن که درد هاشون پنهان کنن مثل نقاب شادی که تو جامعه میزنیم ظاهرش قشنگه حسود نباش چیزی نیست توش دردعه ...!
حیف اعصاب و روان قشنگم نیست با توی بی مغز بحث کنم؟خلم من؟ 😂 وقتی داری تیکه تیکه میکنی خودتو از فشار یه باشه بهت میگم و 💩 میشی پس به کامنت من نظر احمقانتو ریپلای نکن🦦👩🦯
بایدباتدبیرعمل کنی. چون سرپناهی نداری که بگم بروبرای خودت وبرنگردخونه پدرت. سعی کن شغلی برای خودت دست وپاکنی. واگرسرکاربری هم کمترخونه ای ونمیتونن بهت گیربدن هم سربارنیستی وازطرفی ازپس مخارج خودت برمیای. وشایدتوی این وادی دری بازشدوبرات بهترشد