سال ۹۷بهمن رفتم کربلا همه همسفرام بهم میگفتندانشالا سال دیگه این موقع یه امیرعلی توی دامنت باشه منم یکسال بوداقدام داشتم ولی باردارنمیشدم حتی به مادرم هم نگفته بودم سال ۹۸دیماه بچم بهدنیااومدمن خیلی دلم دخترمیخواست ولی پسرشدبچم
دلم واسع این ماه خیییلی روشن بود شوهرم ک همیشه میگف سخت نگیربه خودت بالاخره میشه این ماه خیلی بی قراری میکنه هی میگه نی نی داریما دست میذاره روشکمم اصن ذوقشو میبینم ترس برم میداره