هرکسی میاد یه هفته نمیشه ک میره

من ۴ماه پیش که عید بود عشقم بعد عید منو تو دانشگاه دید خوشحال بود گفت میخوام کارمو درست کنم به مامانم اینا بگم اذیت نکن منم تو دانشگاه قول دادم شب برای دختر عموم اتفاق افتاد بهش تجاوز شده بود عشقش کنار آمده بود اینم دختر عموم گفت بیا امتحان کن ببین کنار میاد یا ن عشقم آدم مذهبی و حساس من قبول نکردم و بدبختی راضیم کرد بعد به عشقم گفتن برای دختر عموم این اتفاق افتاده برای من بیوفته تو کنار میای گفت عشقم حرفش هم قشنگ نیست که بگی تجاوز شده و دختر نیستی من اعصابم برای دختر عموم خورد بود داشتم گریه میکردم چون عشقم میگفت لامصب اگه داری میسنجی نکن دست چپم بی حس شده گفتم حالا بگو چکار میکنی گفت ۳روز وقت بده فکر کنم روز اول گفت کنار میام روز دوم گفت ن میترسم برگردم منت بزارم فلان بزنم تو سرت گفت نمیمونم گفتم دروغ اینا خاک داییمو قسم خوردم باور نکرد گفت بلاکت میکنم ادامه بدی گفتم نکن گفت حرف نزن بعد گفتم اگه بری خودکشی میکنم خاک دایمو قسم خوردم بعد برگشت تا23 خرداد. ماه دعوا کردیم گفت پری بیا جدا شیم ببین خودت فهمیدی حسم کم شده و اعتماد ندارم یک طرفه تموم کرد تا الان بعد میگفت دختر نبودی برمیگشتم فلان میگفت عشق بعدیت اینا میگه تفاهم نداریم فلان خودش گفت بیا بع عنوان رفیق بحرفیم فلان تو ۲۴ تیر مدرک فرستادم بعد گفتم ببین من حقم بود بسنجم ات دست رو عفت خودم گذاشتم و ته دلت خالی شده ولی با این مدرک ثابت کردم تو اولین آخرین پسری که بهش محل دادم و حالاهم میخوای برو بعد تکس داد گفت میخوای به عنوان رفیق بحرفیم ولی برگشت ن گفتم چرا اینجوری میکنی گفت مقصر خودتی گفت تو باید بری بازیگر میشودی ن مهندس کامیپوتر گفتم عزیز دیگع گفت تو دیدی دارم برات گریه میکنم ۲روز جیک نزدی دوروز دیدی دستم بی حس شده جیک نزدی برای چی برای اینکه عشقمو بسنجی سنجدی دیدی نتونستم خوب بیام بیرون گفتم برعکس خوب امدی بیرون گفت هندونه زیر بغلم میزاری گفتم ن گفتم اگه وا میستادی برای خودم نبود بعضی وقتا درگیر تمرین می‌شود و خبر نمی‌گرفت میگفتم داری با دختر چت میکنی اونم از شوخی گفت تهمت میزدی گفتم برگرد میگه زیاد فرصت داشتی نتونستیم درست کنیم برنمیگردم باز نمیشه دوباره میشکنمت دوسش دارم ولی میترسم بع عنوان رفیق برگشته ولی دلم براش تنگ شده برای صداش برای خنده‌اش میاد در حد ۵دقیقه در روز حرف می‌زنیم میره میگه رفیقم مثل قدیم عشق همو نیستم که ن تو انقدر پیگیر شو ن من گفت ازت تو ذهنم فرشته ساخته بودم و قلبم خودت خراب کردی 

پیدا میشه تو رویتو عوض نکن کسی که موندگار نیست حتی اگه چیزی ک میخواد رو عملی کنی بازم میره اونی که موندگاره هزار جور سختی رو حاضره تحمل کنه

خودتو واسه ادمای بی لیاقت بی ارزش ناراحت نکن خوشگلم

همینه

فرستادم 

دآرم روانی میشم به عنوان رفیق  برگشته میگه اگه بفهم این چت کردنا رو آینده تاثیری داره قطع میکنم

خودتو بی ارزش نکن دختر 

خودتو مغرور بگیر حتی اگه نیستی

واقعا حاضری بگی نرو؟بذار بره چه فایده داره کسی کنارت باشه که خودتو کوچیک کردی پیشش

الان باخودش فکر میکنه چه آش دهن سوزیه یا چقدر تو ضعیفی  که بهش احتیاج داری 

همچین بی محلی کن که یادش بره اخرین بار کی حرف زده با تو

حرفت درسته گفتم برگرد از اول شروع کنیم گفت پری فیلم ترکی زیاد مبینی گفتم چرا گفت طرف کلی گند میزنه بعد بهم برسن گفتن نکن عزیز گفت تموم کن نشدنی قبلا میگفت ایشالله عشق بعدیت الان که مدرک فرستادم اینو نمیگه میگه میترسم برگردم دوباره نشه قلبت بشکنه بدتراز الان گفت ن با تو وارد رابطه میشم ن با کسی دیگع گفت تازه خودمو شناختم آدم رابطه نیستم گفت توهم حق داری دختری توجه میخوای عشق میخوای که ۲۳ خرداد دعوا کردی ولی نمیتونم بعد به رفیقش گفت تا اطلاع ثانوی وارد رابطه نمیشم رفیقش گفت برو خدات شکر کن پری آدمی نبوده بهت خیانت کنه و مزاحمی داشته بهت گفته چیزی پنهونی نداشته گفت داداش نمیشه ن تفاهم داریم ن اخلامون بهم میخوره گفت پری حق انتخاب داره رفیقش گفت چقدر قشنگ حق داشت که ولش کردی حق داشت ازش پرسیدی میخوای دانشگاه باشی یا ن اون روز گفتم تصمیمت جدی گفت وقتی دلیل برای موندن نباشه رفتن جاشو میگیره  گفت میخوای به عنوان عشق برمیگردم ولی مثل فیلم ترکی ها میرم خیانت میکنم و ازدواج هم نمیکنیم

این گفت برو با روانشناس بحرف که حرف زدی بگو نمیخواد منو اسرار میکنم گفتم اگه من میخواستم با التماس برت گردونم الان قبرستون ها دنبالم بودی اگه میخواستم برت گردونم بیمارستان می‌آمدی دنبالم و نفرین خانواه ام پشت میموند یا واسطه می‌فرستادم گفتم میخوام خودت برگردی 

باهاش کاتم ۱ماه ۱۰ روز به عنوان رفیق میحرفیم

اره معمولاادمای بی رگ و ریشه رفتارشون عین این پسرست