شب قبلش گفت نذار چیزی جدامون کنه و من تورو بذا تا اخر عمر میخام 
فردایهو گفت نامزد کردم
خیلی شوکه و ناراحت شدم  درسته بش گفته بودم فعلا قصد ازدواج ندارم و اون ازدواجی بود
ولی با ابن کارش خیلی داغونم کرد تا دوهفته فقط گریه میکردم
بش گفتم حلالت نمیکنم ایشالا بدبخت بشی چون دیشب ابنجوری میگفتی امروز گفتی نامزد کردم
چند روز بعذش پیام داد جوابشو ندادم خلاصه بچه ها طاقت نیوردم دوهفته بعدش خودم زنگ زدم بش گفتم نمیتونم فراموشت  کنم و گریه کردم اون گفت نمیدونی چقد خوشحال شدم ک شمارتو دیدم 
خلاصه یکم حرف زد بعدش قطع کردیم دوروز دیگه پیداش شد زنگ زد اما چنان میخندبدم و شوخی و مسخرش کردم
و بش گفتم  خوشبخت  بشی امیدوارم همون زنی ک میحای باشه 
و گفت میشه باهم دوست بمونیم
ولی من فقط میخندیدم و عین خیالم نبود ک نامزد داره حتی گفت میخای عکسشو بفرستم گفتم برنامه هامو پاک کردم کجا میخای بفرستی؟! 
خلاصه جوری  جلوه دادم ک اصلا برام مهم نیس
بخودم اومدم گفتم این ب دردم نمیخوره 
کار درستی کردم؟ بنظرتون  نشونه دختر قویه؟