دور از جون این تاپیک و کسایی که میخونن میگما ولی تجربه زندگی بقیه را بد نیست آدم بدونه
دوست منم مهریه ش کم بود شوهرشم هم خونه داشت و هم ماشین و کارمند بانکم بود سه تا بچه آوردن وبعدش مرده سرطان گرفت وحتی تو مدت مریضیش حاضر نشد چیزی به اسم زنش کنه بعداز یکسال که فوت کرد مادر شوهرشو خواهرشوهراش و برادرشوهراش خونه و ماشینشو فروختن که ارثشونو بگیرن و دوستمم خیلی تلاش کرد که لااقل بتونه به جاش بره سرکار که بانک گفت نمیشه وبه راحتی این دخترو با سه تا بچه آواره کردن بدون خونه و سرمایه فرستادنش خونه باباش