ما هیچ وقت همو چک نمیکنیم(مثلا گوشی و...) و دوتامون هم از این کار خوشمون نمیاد ولی خودمون همیشه همه چیز رو بهم میگیم.
من در جریان تمام حساب و کتاباش هستم، یه مدت بنا به دلایلی از هم دور بودیم دیروز اومدیم پیش هم و خیلی هم خوشحال بودیم و کلی هم برنامه ریخته بودیم، بهم گفت یکی از دوستام که قبلا ازم پول قرض گرفته بعد از کلی وقت بهم برگردونده، بعد داشت با برنامه موجودی میگرفت که چون پشت فرمون بود داد به من تا من موجودی بگیرم
خوووووووووووووووووووووووووب
خب
کار شما اشتباه بوده 😑
🫥🚶♀️
وقتی موجودی گرفتیم دیدیم از اون مقداری که فکر میکردیم بیشتر داره و حساب و کتاب ها جور نبود
من بهش گفتم لیست تراکنش هارو ببینیم، میگفت ولش کن اشکالی نداره
رفتم لیست تراکنش هارو دیدم، توی زمان های مختلف براش پول اومده بود یا فرستاده بود به حساب بقیه
ازش پرسیدم برام توضیح داد
بعد اینگار بهش برخورد و گارد گرفت و میخواست گوشی رو ازم بگیره، منم رفتم پایین تر بقیه تراکنش هارو بیینم (به حساب چند نفر پول ریخته بود و اصلا بهم نگفته بود)
بعدش یکم دوتامون ناراحت شدیم، خیلی بهش برخورد
منم اصلا اهل چک کردن نبودم ولی چون چندتا چیز دیدم بیشتر کنجکاو شدم رفتم بقیشم چک کردم
چندتا چیز توی تراکنش ها دیدم ولی درباره اونا بهم نگفته بود، بهش گفتم به جای بحث بیا درست صحبت کنیم، ولی کلا ساکت بود(وقتی ناراحته اینطوری هست)
بعدش گفت جایی کار دارم باید برم، منم رفتم دیگه(کل برنامه هامون هم خراب شد)
بعدش بهش پیام دادم، که اصلا از این کارت خوشم نیومد تو خودت همه حساب و کتاب رو دادی دست من ولی برای چندتا تراکنش بی اهمیت ول کردی رفتی، و جایگاهمو خوب بهم نشون دادی و این چیزا
هیج جوابی نداد
چه چیزی برای کنجکاوی بود
برای کسایی که واریزی داشته، میشناختیش؟
کلا نباید این کار رو میکردی
هر زمینی رو شخم بزنی، توش کرم پیدا میکنی، پس نباید چیزیو جستجو کنی
شب که برگشتم خونه بهش پیام دادم، اصلا محل نداد و فوق العاده سرد صحبت کرد(من یکی از عزیزام رو جلو چشمام از دست دادم این مدت شرایط روحی خوبی ندارم و خودشم میدونه و اصلا حوصله بحث و دعوا ندارم دیگه)
بهش پیام دادم بیا تمومش کنیم، اصلا موضوعی نیست بخوایم الکی بحث کنیم،هر چی هست بگو تا صحبت کنیم من واقعا توانایی بحث رو ندارم، بهم گفت هیچ حرفی ندارم و کاری هم ندارم دیگه، بعدشم گفت دیگه اون آدم سابق نیستم، منم چند بار صحبت کردم دیدم تمایلی نداره دیگه خودمو کوچک نکردم و گفتم باشه هر طوری راحتی
از دیشبم دیگه تموم کردیم و هیچ کدوم پیام ندادیم
به نظرتون کدوم اشتباه کردیم؟
کلا حساب و کتابامون با همه
مثلا بارای مختلف پول انتقال داده بود و من اصلا خبر نداشتم، با خواهرش قهره بعد اومده بود براش پول فرستاده بود(اینومن نمیدونستم) ، یا چند میلیون به حساب یه نفر دیگه که بهم نگفته بود
یه زمانی اصلا پول نداشت کلا با حقوق من خرج میکردیم بعد همون موقع چندمیلیون انتقال داده بود برای بقیه
چندتاشو برام توضیح داد قانع شدم ولی چندتاشو گفت یادم نمیاد، الانم قیافه گرفته که تحقیر شدم
منم خیلی پشیمونم که چک کردم بهش گفتم خودمو کوچک کردم و..
با هم چه نسبتی دارید؟ این که میگی همیشه حسابا دست من بوده و همه چیزو به هم میگفتیم یعنی چی؟ شریک کاری هستید؟ یا دوست پسرته؟ چیزی که مطمئنم اینه که آقایون اصلا خوششون نمیاد تو حساب و خرج و مخارجشون دخالت کنی. کلا حرف زدن سر پول چیزیه که من خودم خیلی بدم میاد یعنی اگه یه زمانی تو رابطه باشم هیچوقت در مورد مسائل مالی با طرفم حرف نمیزنم چه برسه به اینکه برم لیست تراکنش هاش رو ببینم. ولی از طرفی هم این که شما میگی قبلا این کارا رو انجام میدادید واکنش ایشون خیلی شدید بوده نباید تا این حد ناراحت میشد. اگه طرف مقابلت بخواد سر همچین چیزی انقدر سریع قید همه چیزو بزنه به نظرم باید خوشحال باشی که شناختیش. دیگه هم بهش پیام نده و کلا هیچ کاری باهاش نداشته باش. شاید چند وقت بگذره برگرده و سعی کنه از دلت دربیاره. اگرم نخواست که هیچ.
