واقعا روزایی که همسرتون دور هستن چطوری میگذره
با دلتنگی چطوری کنار میاید
من یکماهه برای زایمانم اومدم شهر دیگه مامانم و جدیدا مادرشوهرم پیشمن
شوهرمم کارمنده آخر هفته ها میاد و بر میگرده
تا نزدیک زایمانم بشه بمونه دیگه یه ۱۰ روزی…
خلاصه که از روزی که میره هر روز لحظه شماری میکنم بشه چهارشنبه که بیاد
من با اینکه موقته شرایط دوریمون اینجوریم واقعا شما چطور کنار میاید ؟؟؟
زن و شوهر جدا که دیگه اسمش ازدواج و متاهلی و زندگی مشترک نیست😐خدا نخواد واسه کسی این مدلی جدا جدا
من که نه
ولی خواهرم یکسال ازدواج‌کرده بود،هر چی شوهرش میرفت سفر کاری،این گریه میکرد،حالا بعد ۵ سال میگه عقل نداشتم،چرا گریه میکردم؟
شمام الان بارداری و حساس و به محبت همسر بیشتر نیاز داری.واسه همینه.
همکار شوهرم الان چندین ساله اینجوری زندگیشون
چون پست آقاهه ریاست هست خیلی مسئولیت رو سرشه و اکثرا آخر هفته ها هم گیره خانمش هم تهران کارمنده شاید ماهی یکبار در حد دو روز همو ببینن
واقعا زندگیشون عجیبه
حداقل ۳-۴ ساله همین وضعیتی هستن بچه هم ندارن که حالا بگیم خانمه سرش به بچه گرمه واقعا موندم اینا چطور میگذرونن
منم ک شوهرم سربازه همینیم
هرشب گریه هرروز گریه
خودم نصف سال رو اینجوری هستم الان از شوهرم دور هستم تا ۳ هفته دیگه باید صبر کنم که بیاد خودمم دور کاری انجام میدم
از صبح پای لب تاب و حواب تلفن مشتری دادن تا میبینم ۴ عصر شده هنوز ناهار نزاشتم
بعدم که ناهار و تمیز کاری و خرید و در نهایت شام و بچه و ی تلفن به همسری و خواب
فردا هم روز از نو روزی از نو
