یعنی تا صفحه ۸۵ لفت داد که بگه بیا سر قرار
ای قرار نگیری سمیرا
داشتم میخوندم یهو تعطیل شد سه تا اسکرینشو فقط خوندم😂
شوهر خواهره دست پیش گرفته پس نیووفته
ک خواهر اسی داره ب ممد خیانت میکنه و هم اختلاف خوردن و قصد طلاق دارن
بیا راضیش کن مهریه ندم یا یکی بدم قسطی طلاق بگیریم
کلا تخیلی بود
دختر خانواده بهش خیانت بشه یا مرد ریلکس
خیر با گریه و زاری هیاهو میرن خونه پدر اینا
اسی هم با آرامش نصیحت کرده برید مشاوره
اون چند ساله تو دلم هم برای هیجان داستان بود
سمیرا نفهمه هم برای جنایی کردنش
خواهرش مچ شوهرشو گرفته که خیانت کرده شوهره اومده یه دستی بزنه به خواهرش میگفته خواهرت خیانت کرده اینم زنگ زده به خواهرش که راست میگه؟گفته الدنگ خودش خیانت کرده مچصو گرفتم حالا میخام طلاق لگیرم میگه از مهریه بگذر،گویا شوهرخواهره میخاسته که راضی کنه زنشو که مهریه نگیره اسی خم گفته برید مشاوره
چ مسخرههههه
مرسی ک داستانو گفتین وگرنه خوابم نمیبرد بدونم قصه چی بود یعنی😂❤️
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
