من نزدیک خانواده شوهرمم ...ی مشکل خیلی بزرگ که دارم مادر همسرمه هر جا میره میگه توام بیا اگرم نمیای من بچه رو ببرم منم باردارم کمردرد دارم از طرفیم دوسندارم بچم بدون خودم جایی بره چند بارم گفتم ولی مادر همسرم اصلا متوجه نمیشه بازم حرف خودشو میزنه یا نمیرم همش تیکه میندازه بنظر شما چکار کنم بعدم جماشون واقعن کسل کننده و چندشع و اینکه ترکن من اصلا متوجه حرفاشون نمیشم اگه مهمونی رسمی باشه میرم همیشه با همسرم یا عروسیا و مراسمات عزاداریشون ولی این دور همیای زنونشون خستم کرده هر هفته خونه یکی ان
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه همون موقع یا بگو بچه رو میخوام ببرم حموم یا بهانه دیگه. اصلا صراحتا بگو بدون من خونه کسی نبرینش اخلاقش عوض میشه. و این حق مسلم تو هست که نخوای تو دورهمی هاشون شرکت کنی
اشکالش اینه که اخلاق بچه ای که بدون مادر جایی بره وقتی میاد هزار درجه عوض میشه شاید. اولش عادی باشه بعد از یه مدت متوجه رفتاراش میشی و بعدشم به قول اون دوستمون بچه بی مادر اصلا ارزشی نداره هر رفتاری باهاش انجام میشه