منو همسرمو پسرم تقریبا هرسه ماه یکبار میاییم مشهد، خودمو همسرم خیلی سفرمشهدو دوست داریم هرجوری شده جور میکنیم و میاییم. مامانم آخرین بار ۲۰ سال پیش اومده بود مشهد، هردفعه ما میومدیم مشهد میگفت خوشبحالتون هیچ کس نیست منو بیاره مشهد(بابام و برادرم آدمای مذهبی ای نیستن) و میگفت خیلی دوست داره بیاد. من معلمم و درآمد زیادی ندارم ولی کمی پول پس انداز کرده بودم به مامانم گفتم مامان من با خرج خودم میبرمت پابوس امام رضا چون خیلی دوست داری خلاصه بلیط گرفتمو و دوروز پیش آوردمش مشهد. به خرج خودم بهترین رستوران ها بردم تاالان و همه جا با اسنپ بردم و آوردمش که خسته نشه ولی کلا میگه خسته ام و چقدر گرمه و غر میزنه. حتی بعدازینکه یه بار آوردمش حرم گفت دیگه نمیام و گفت مگه آدم یه بار بیشتر میره حرم؟ منم با تعجب نگاش کردم. با اینکه میدونه من خیلی پول ندارم وقتی میریم رستوران گرون ترین غذارو سفارش میده منم چیزی نگفتم و هردفعه هم براش خریدم ولی دلم خیلی امروز ازش شکست بخاطراینکه همش غرمیزنه و همراه نیست. منم دیگه امروز نیاوردمش حرم گفتم بمون هتل استراحت کن تا ناهار بیام دنبالت. تنها الان تو حرم نشستم دلم میخواست باهاتون حرف بزنم یکم خالی شم.
الهی و ربی من لی غیرک. کسی چه می داند شاید قلب قرآن، سوره "یاسین" همان "یا حسین" است که بی سر شده است...!علامه طباطبایی
فدای سرت عزیزم هر کاری کردی با این هدف بوده که مامانت خوشحال شه، بعضیها خیلی خوشسفر نیستن یا مدلشون همین شکلیه، میفهمم چی میگی آدم دلش میشکنه کلی برای خوشحالی عزیزش هزینه کنه بعد بزنه تو ذوقش طرف مقابلش همهش. مهم اینه تو با چه نیتی کار رو انجام دادی الان هم خیالت راحته که مامانت رو آوردی سفر و حسرتش رو نخورده.
Sie wollen mein Herz am rechten Fleck, doch seh" ich dann nach unten weck, dann schlägt es LINKS...LINKS...LINKS. "
عیب نداده خودت میگی بعد بیس سال اومده ادمهای مسن زیاد دیگحوصله شوننمیکشه تا میتونی از دستت میاد بزار بهش خوش بذره ی روز حسرت این روزا رو میخوری اجرت پیش امام رضا محفوظه
همیشه همینجوره بابا😑 مادر من تکدختره و بچه آخری، برادرهاش هیچکدوم یکبار کمک پدرشون نبودن، وقتی مریض میشد مدام غر میزدن سرکوفت که چهقدر بستری میشی بیمارستان خسته شدیم چهقدر دارو میخوای بابا گرونه! درحالی که از نظر مالی ذرهای مشکل نداشتن ولی مادر من همهجوره به پدرش خدمت کرد، تهش هم پسرها عزیز بودن و مادر من بده شد. متاسفانه بعضی پدر و مادرها اخلاقشون همینشکلیه کاریش هم نمیشه کرد، فدای سرت تو الان پیش خودت و خدا وجدانت راحته عزیزم.
Sie wollen mein Herz am rechten Fleck, doch seh" ich dann nach unten weck, dann schlägt es LINKS...LINKS...LINKS. "