ماجرا از این قراره که ما تقریبا دو هفته مونده به عقد قرار شد بریم یه سری وسیله بگیریم واسه عقد سرویس و گل و لباس و اینها بگیریم
خلاصه با کلی شور و اشتیاق و امید بلند شدم رفتیم باهم
صبح رفتیم که هم بیشتر پیش هم باشیم هم اگه کارمون طول کشید عصرم باز بمونیم وقت بیشتر داشته باشیم دیگه تو یه روز جمع و جور بشه