خدا رحمتشون کنه فکر کنم بیشتر از قبل بهشون سر بزنید تنهاشون نزارید باهاش سر مزار شوهرش برین تا اونجا تنها نباشه بهش زنگ بزنید شده خودتون شام درست کنید برید پیش هم بخوریم بهشون دلگرمی بدین که کنارشون هستین و خودش و بچه هاشو تنها نمیزارید
خانواده شوهرش هواشو دارن من یه مدت ک گذشت جنگ و دعواها شروع شد چرا میری بیرون چرا فلان کارا کردی چرا با این دوستت رفت و امد میکنی الان مجدد ازدواج کردم خوب شدن مدام میان بچه ها را میبرن.خواهرشوهرت بهش بگو بره دنبال کارا مهریه اش و اگه شوهرش مال داره مهریه اش بگیره
تسلیت میگم ،خدابیامرزدشان وب خواهرشوهرتان صبربده،من وقتی شوهرم فوت کردخواهرم تنهام نمیذاشت وخیلی برام تسکین دهنده بودوجودش ،مادرانه بهم توجه ومحبت میکردوهمه جاباهام بودالبته خواهرم ازم کوچکتره ولی خیلی احساس آرامش داشتم کنارش ،هیچی هم بمن تحمیل نمیکردفقط بودکنارم ،شماهم ببینیدخواهرتان چجورراحتتره ،مثلااحتیاج ب تنهایی داره ،استراحت کنه درآرامش بچه هاشوببریدبیرون ،یاخودشوازمحیط خونش چندروزدورکنیدببرین خونه خودتون ،اگه بی تابی زیادمیکنه ببریش دکترومواظب خوردوخوراکش باشید...مهم اینه خودش چه جورراحتتره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
