ما ۳ تا دوست بودیم که الان به خاطر دانشگاه از هم دور افتادیم و دوستیمون هم کمرنگ شده.
یکی ازما دانشگاه فرهنگیان قبول شد که از همون اول حقوق و اینده شغلیش تضمین بعدم عاشق یه پسر شد و با همکاری من به اون پسر پیام دادیم و الان باهم ازدواج کردن و پسره خیلی عاشقش شده و عروسیشونم همین روزاس.
اون یکی هم یه دانشگاه تاپ قبول شد و داره عشق و حال میکنه و از این مسافرت به اون مسافرت و دوست پسر خوب و این حرفا
منم یه دانشگاه متوسط قبول شدم و نه سفری نه عشق و عاشقی نه آینده شغلی و واقعا از ته قلبم به اون دوستام حسودیم میشه. من همیشه برای همه سبب ساز بودم و از خوشحالیشون خیلی خوشحال میشدم ولی هیچوقت نون قلبمو نخوردم و الان یه مدته به شدت به همه جیز حسودیم میشه. چرا منکه از لحاظ چهره از دوستام بهترم باید انقدر بدبخت باشم چرا نباید طعم عشق و پول و شغل و موفقیت رو بچشم؟ اشکام بند نمیاد خیلی حس شکست خوردگی دارم🙂💔به نظرتون چیکار کنم از این حال و هوا دربیام بخدا دیگه خسته شدم😔😔😔