بحث منو خواهرشوهرم بیاین

دیروز داشتم مربا و شربت آلبالو درست میکردم دخترم ۱۶ ماهشه همش دست میکرد تو آلبالوها و میزد به کابینت و یخچال گلیم فرش آشپزخونم کرمه اونم کثیف کرد البته خواستم قبلش بخوابونمش نخوابید بعد من با صدای بلند گفتم نکن نکن همه جا‌و به گند کشیدی بخدا قبلش خونه تمیز کرده بودم شبش هم مهمون قرار بود برام بیاد اعصابم خرد شد واقعا کلی خسته شده بودم بعدش چون ما تو ی ساختمانیم مادرشوهرم شنیده بود خلاصه پیش خواهرشوهرام گفته بود حتی گفته بود کتکش زده درحالی که من فقط داد زدم بخدا کلافه بودم ۱۵ نفر مهمون داشتم شوهرمم نبود بعد چند روز خواهرشوهرم خونه مادرش بود منم دخترمو بردم بالا حموم کنم چون ابگرمکن خودمون خراب شده بود بعد پای دخترم یکم کبود شده بود چون همش راه میره میفته بعدش خواهرشوهرم به مادرش گفت پای آوین چیشده مادرشوهرمم نگاش کرد گفت میفته بخاطر اون کبود شده بعدش خواهرشوهرم با توپ پر نگام کرد گفت زدیش گفتم چی؟کیو؟ این بچع چی داره ک‌من بزنمش زدن داره اصلا بچه تو این سن؟؟ بعد گف نه به گوشم رسیده اون روز داد زدی سرش محکم حتما کتکش هم زدی من ناراحت شدم گفتم میگم نزدم حالا که تو میگی زدی اصلا اره زدم مگه تو دوتا بچه بزرگ کردی من اومدم دخالت کنم؟؟تو مادری چطور درک نمیکنی من اون روز خسته بودم کلافه بودم کلی مهمون داشتم اینم با البالو گند زود به آشپزخونه حالا داد هم زدم چیشده مگه بعد گفت نه تو بلد نیستی با بچه چطور رفتار کنی منم گفتم نه تو بلدی بچه‌ت تو سن چهار سالگی به آدم میگفت زر نزن غلط نکن و حرفهای دیگه تو برو خودت یاد بگیر چطور رفتار کنی با بچه بعدش گفت نه من دلم میسوزه که میگم گفتم من نیاز به دلسوزی تو ندارم بعدش گفت تو انتقاد پذیر نیستی اگه الانم از دستم ناراحتی بگو نرو پشت سرم بگو گفتم تو انقد برام مهم نیستی که برم بشینم پشت سرت حرف بزنم بعدش به مادرشوهرم گفتم از این بعد دیگه حق نداری چیزی از خونه من می‌شنوی بری پیش دخترات بگی بعدشم اومدم خونه خودم حالا خواهرشوهرم من از روی ادب خودم ببینمش سلامش میکنم جوابمو نمیده بنظرت کی مقصرع ببخشید طولانی شد