من همیشه از اینکه کسی تو خونم بحث کنه متنفرم ..من و شوهرمم اهل دعوا و جنگ نیستیم .تاپیک قبلیم گفتم ما رفتیم عروسی دختر عمه شوهرم باوجود اینکه مادرشوهرم اینا اصلا دعوت نبودن و قطع رابطه هستن مارو دعوت کردن و شوهرم گفت میریم ..دیشب من خانواده همسرمو دعوت کردم با کلی تدارک . مادرشوهرم عادی بود ولی خواهرشوهرم ول نمیکرد اولش که اومد گفت من نمیخواستم بیام گفتم حتما عروس پاگشا کردی بعد گفت به ما بی احترامی شده رفتید و تو تازه عروسی حرمت نگه نداشتی ..همش تو قیف بود و تیکه یکهو شوهرم عصبانی شد گفت تو خونه منی ولی داری بی احترامی میکنی بسه دیگه ...شوهر خواهرشوهرمم برگشت به زنش گفت تو خودت مگه خیلی احترام خانواده منو داری اصلا نفهمیدم چی شد یکهو وایستاد گریه و زاری یعنی خستگی به تنم موند ..از دیشبه نخوابیدم ..شوهرمم تو خودشه خیلی بعد جمعه طهرا خونه مادرشوهرم میریم صبح زنگ زد یکجوری رسوند که نریم ما و نرفتیم به نظدتون باشوهرم درموردش حرف بزنم ؟ اصلا چیزی بگم به مادرشوهرم یا نه ؟ اینمهمه زحمت کشیدم تمامو ریخت بهم ..جلوی اون یکی دامادشون خیلیی زشت شد ابرو ریزی اصلا
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ... شبیه کسایی که بهت آسیب زدن نشو ، شبیه کسایی شو که کمکت کردن بهتر شی ....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب وقتی مادر همسرتون رو حتی دعوت نکردن و روابط شون خوب نیست شما هم درستش این بود نمیرفتی، اگر مادر همسرتون در مقابل کسی که با شما قهره شما رو بی ارزش میکرد چه حالی داشتی؟
"کسی که بیش از حد فکر می کند، کسی است که بیش از حد هم عاشق می شود" و من این را احساس کردم 😍 وقتی جواب ریپلای رو نمیدم دلیلش اینه : 1) بی احترامی در کلام (افرادی که سلامت روان ندارند به دنبال بی احترامی به دیگرانند)، 2) خشم در کلام (امام علی (ع) : اوج سبک مغزی، خشونت است)، 3) مشهود بودن حسادت در گفتار (امام علی (ع) : آفرین بر حسادت، چه عدالت پیشه است، پیش از همه صاحب خود را می کشد)، 4) عدم درک درست از پاسخ من به استارتر (امام علی (ع) : از سخن گفتن با کسی که گفتارت را نمیفهمد بپرهیز که تو را به ستوه می آورد)، 5) برداشت من اینه که فرد به دنبال بحث و جنجاله (مارک تواین : هرگز با احمق ها بحث نکنید، آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین می کشند، بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند) و جمله آخر خطاب به کاربرانی که درباره کاربران دیگه تاپیک غیبت میزنن و کسانی که تو این تاپیک ها استارتر رو همراهی میکنن (امام علی (ع) : غیبت کردن آخرین تلاش افراد زبون و ناتوان است)
بیخیال. معمولا دعواهای اینچنینی رو ادامه ندی بهتره. خداروشکر شوهرت متوجه شد ک حق با خواهرش نیس. پس نیاز نیس باز اون شب رو یادآوری کنین و لحظه هاتون رو بخاطرش خراب کنین