با دوستم چند ساله صمیمی شدیم .من پارسال متوجه شدم (بی این که خودش بهم بگه البته) که دوست پسر داره(دوستم شوهر و دو بچه داره ) بهش گفتم تموم کن آبروت میره خیلی بد میشه شوهرت میکشدت اون موقع گفت باشع کلی گریه و ادا که من تموم کردم
دیروز فهمیدم به بهانه های مختلف تو این یک سال به اسم من از شوهرش اجازه بیرون و مهمونی شبانه دخترانه میگرفته که منم هستم توش (و با فلانی ام ول من خبر نداشتم) دیروز داشت همه چی رو میشد برای همسرش که پیچوند باز ...
حیرونم واقعا ....چی کار کنم
دخالت نکو🫡😂
فردا شوهرش بفهمه پای تو هم گیر میشه دوستیتو باهاش تموم کن
قطع رابطه کن شوهرشو دیدی چیزی گفت بهت بگو من اصلا باهاش در ارتباط نیستم
شماهم ب خودش بگو یبار دیگ بشنوم اسممو میاری ب شوهرت میگم
پس فردا گندش دربیاد میندازه گردنت
به شوهرش بگو اشغال کثیف و باش قط ارتباط کن وای چقد مزدم پست شدن
ای بابا برا شمام بد میشه که
شوهره نگه توهم خبر داشتی
طرفو تو دیدی
ب شوهرش بگو و تمام
حتما باهاش قط رابطه کن عزیزم ، چه اجباریه، باهاش ارتباط داشته باشی ؟
خیلی خواهرانه از من ب شما عزیزم یک باز جدی ب دوستت بگو فلانی من پایه همه خوش گذرانی هستم الا کثیف کاری و خراب بازی بگو اگر من و دوست داری و میخوای همینجور دوست باقی بمونیم ک دیگ اسم من و بهونه نکن و این رفتارت رو کنار بذار
اگرم ک میخوای ادامه بدی خیلی جدی تو بخیر و ما ب سلامت
تم این موارد خیلی جدی باشید فردا روز یک اتفاقی میوفته حالا خارج از بحث گناهش ک خیلی مشغله مهمی هم هست ،یک اتفاقی میوفته شوهر شما هم ب شما شکاک میشه فک کن شوهرش یک روز بیاد در خونتون قطعا ابروی رفته رفیقت گریبان گیر شما هم میشه
بنظر من بهتره تو این جور موردا کسی دخالت نکنه چون هر کاریم کنی باز همه چیزو میندازن گردن تو اون دختری که اینکارو میکنه مطمعن باش کارای دیگه ایم میتونه بکنه
پس بهتره رابطتو با دوستت تموم کنی و اگر چیزی شد راستشو بگو که تو از چیزی خبر نداشتی دوستت دروغ میگفته
تو که جرمی نکردی که نگران باشی
عجب دوروزمونه ایی شده
