سلام دوستان ،ماجرا از اینجا شروع شد که پدرشوهرم فوت کردند الان بعد از ۵ سال دارن تقسیم میکنند ارث پدری همسرمو،پدر همسرم هر جایی که میرفته میگفته فلان زمینم مال پسرمه«اینم بگم پدرشوهر کلا دو تا بچه یکی دختر و یک پسر که همسرم هست دارند» عموهاش عمه هاش حتی دوستاش همه خبر دارند ما از این زمین گذشتیم چون همه قبول داشتن ولی مادرشوهر و خواهر شوهر قبول نداشتن .چند وقتیه مادرشوهرم همیشه میشینه پیش شوهرم و بهش میگه پدرت همیشه به من میگفته هر ارثی که هست بین دختر و پسرم نصف نصف . من الان خیلی زورم گرفته چطوری ۱۰۰ تا شاهد اوردیم قبول نکردن که این زمین برا شوهرمه الان مادرشوهر و خواهرشوهرم میگند نصف نصف منم شوهرم وضع مالی خوبی نداره بخاطر کار اومدیم تو شهر غریب دور از خانوادن زندگی میکنم ولی وقتی شوهرم حقشو نمیگیره اعصابم میریزه بهم.ببخشید که خیلی طولانی شد🥺
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هر کس تفکرش با تو متفاوت است، دشمنت نیست. انسان دیگری است با دیدگاه دیگر، فقط همین. یه خانم با نام کاربری من برای خودش اینجا اکانت درست کرده جهت اطلاع بگم اون من نیستم و هیچ ارتباطی با من نداره فقط از نام کاربری من استفاده کرده که من از این کارش واقعا ناراحت هستم