روزهای بعد از خیانت

اتفاقا یه دوستی داشتم اونم بچه داشت

حتی مچ شوهرشم گرفت 

اما چون شرایط نداره تصمیم گرفت فعلا مشغول تربیت بچه بشه و یه مهارتی یاد بگیره تا بعد ها یه راهی باز بشه

منطقی باشید 

خونه که هست هزینه بچه که فراهمه 

اونم ولش کنید بره دنبال گشت و گذارش

اشتباه اولو مادر پدرتون کردن که اینجوری دختر دادن

بدون پول فکر طلاقو از سرتون بیرون کنید

من خ وابسته و احمقم.خودم میدونم.از اولش قبل این اتفاقات هم عاشقش بودم.الان مثه اونروزا نیستم.ولی بازم ب جدایی ک فک میکنم حس میکنم بدون اون نمیتونم.من پدر خوبی نداشتم.شوهرم برام حکم پدر هم داشت.بعد شوهرم خوشتیپه.میبینمش خودم میگم به به😂.

همش میگم ادم خوبه شوهرش زشت و بی پول باشه تا ارامش داشته باشه.تو از شوهرت بدت اومده؟یا از اول وابسته نبودی

دقیقا.من شرایط خونه خوبی نداشتم.فقط گفتم زود برم.شوهرمم شرایط خوبی داشت دیگه فورا گفتم بله

بهرحال اگر پول باشه 

زن ها تا یه حدی بیحرمت میشن

کار به کتک زدنو فحش نمیکشه

درسته اسیب طلاقو پول برطرف نمیکنه

ولی حرمت و عزت اون زنو نگه میداره 

خب همین دیگه

این زنجیره ادامه داره

حالا شما هم میخواین بحث کنید فردا بچتون فرار کنه

رهاش کن بره

منم پر از حس تناقضم.یهو عاشقش میشم قربون صدقش میرم جوری ک ذوقش رو میفهمم.یهو ازش متنفر میشم میرم توو لاک خودم محلش نمیذارم‌.

شوهرت ب تو نمیگفت تو برام کم گذاشتی ک من خیانت کردم....

اااا.مگه صحبت نکردی باهاش.من هرروز باهاش حرف میزدم راجبش.راجع حسم.راجع اینکه هیچوقت فک نمیکردم این بلارو سرم بیاری.آگاهش کردم ک بفهمه این دخترا واسه چی میان سمتش.راجع اینکه خداروشکر کنه ک سک س نداشته وگرن این‌زندگی دیگه تموم شده بود.من خ برونگرام.جلوش زار زار گریه کردم‌ تا بفهمه‌ چی ب سرم‌ اورده.

از اون دوران گذر کردم.اما بازم درگیرم.هیچوقت هیچوقت فراموش نمیشه

میگه تخلیه هیجان و کنجکاوی بود صرفا.و طبق معمول بهونه های مردای خیانت کار برای توجیه خیانتشون از قبیل اینکه من کم محلش کردم.بهش اهمیت نمیدادم.توو خونه ب خودم نمیرسیدم‌....ی سریاش رو قبول داشتم ولی علتش همش خودش بود.واقعا خیانت هیچ توجیهی نداره.

دقیقا.همچنین برای شما عزیزم