با اجازه استاتر
با ینفر چهار سال بودم البته سنم کمه ۱۸ سالمه الان
خانوادم مخصوصا مامانم بشدت باهاش مخالفه و میگه در سطح ما نیستن و اصرار داره همینجا جدا شیم
از طرفی پشت کنکوریم برای دندون میخونم و الان تمرکز هیچی ندارم
هی الکی ب مامانم میگم تمومش کردیم ولی نمیتونم خیلی سخته برام قلبم درد میگیره انقد گریه میکنم تا حالم بد میشه
خیلی بد گیر کردم
از اون طرف هی گیر میدن درس بخون درس بخون خیلی تحت فشارم
از نظر ظاهری و موقعیتم جوری هست ک آدمای خیلی بهتر بیان سمتم ولی حس میکنم بعد اون هیچکسو نمیخوام
مامانم میگه حتما بعدا باید با یه پزشک باشی و من انقد تحت فشارم میخوام خودکشی کنم و جرعتشو ندارم
نمیتونم فکر کنم ینفر قراره رویا های ک من با اون داشتمو زندگی کنه دارم روانی میشم
میشه واسم دعا کنید❤