2777
2789

من مامانم و رو خیلی دوست دارم 

سنش زیاده ولی خدایی خیلی پای زندگی و بچه هاشه ولی بنظرم زیادی ایدال گرا و حساسه مدام توی غر زدن و غیبت کردن و تذکر دادن و خلاصه بحث ساختن

البته اینم بگم خیلی خسیسه و از همه دنیا مخصوصن بچه هاش و من که دختر بزرگه هستم توقع داره دوس داره در حد گونی پول رو سرش خالی کنم در حالی که خدارو شکر وضع خودش خوبه حقوق پدر خدا بیامرزم هست خونه هم از خودشونه ماشینم داره داداشم هم که بعد خودمه و دبی زندگی میکنه گاهی پول درشت میزنه به حسابش

و هر مناسبتی هم براش کادو میخریم در صورتی که خودش هیچچچ حتی در حد تولد پسرمم کادو نمیاره

پسرم تنها نوه اش هست و خیلی بهش محبت میکنه و دوسش داره ولی کادو مادو هیچ

حالا ما که توقع نداریم اصلا فقط خواستم بگم اخلاقش چطوره

الانم یه هفته است اومده شهری که خونه دوم من هست چون همین روزا وقت زایمانمه اومده کنارم باشه خونه کامل و راحت و همه چیز در اختیارش و هوا خوب هیچ کاری هم انجام نمیده یعنی من کمکی گرفتم اینجا خانمه میشوره میسابه میپزه و میره هر روز ولی مدام بحث میسازه و غر میزنه غیبت میکنه

یعنی نمیدونم حواسم به دردای زایمانم باشه یا انرژی منفی ایشونه تحمل کنم بخدا امشب دیگه اشکم رو در آورده

خودشم الکی الکی سر یه کلام حرف مسخره که به شوخی بهش زدم رفته نشسته یه ساعت گریه که بیشتر اعصاب منو خورد کنه انگار نه انگار چند روز شوهرم ماموریته و منو سپرده دستش

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد ناراحتم هست ازم😐 روز دهم زایمانمه مثلا😕

وای عزیزم چقدر شرایطتت مثل منه 

من همین روزا زایمان میکنم ولی انگار نه انگار

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای!
وای عزیزم چقدر شرایطتت مثل منه  من همین روزا زایمان میکنم ولی انگار نه انگار

شماام رابطتو کمتر کن. حالا بچه ک دنیا میاد ب بهونه بچه کمش کن. یسریا وااقعا تومخن. منم تازه زایمان سزارین کرده بودم بعد جابجایی هم داشتم یعنی قشنگ جانداشتم ک برم. بیست روز نتونست نگه داره منو با ابرو. بعد تو دوران کرونا ک همون چندماه اول بود و وحشتناااااک بود. کاری کرد نوزاد بدبغل انننقد جیییغ زدم ک فقط برو بیرون از اتاق .‌

parasoo1989@
شماام رابطتو کمتر کن. حالا بچه ک دنیا میاد ب بهونه بچه کمش کن. یسریا وااقعا تومخن. منم تازه زایمان س ...

مامان من هم سر بچه اولم قشنگ بیرونم کرد

من ۱۵ روز اول زایمانم تهران بودم شوهرم اونجا بخاطر کارش خونه گرفته بود خونه خودم جنوب هست مادر شوهرم و شوهرم و مامانم اومدن اونجا ۱۵  روز بودیم و برگشتیم شهر خودمون

چون تجربه اولم بود مادر شوهرمم بی نهایت زن خوب و نازنین و زحمت کشیه تا ۳ هفته به زور منو برد خونه خودشون و همه جوره به منو بچه رسید مامانم گاهی فقط زنگ میزد و دریغ از اینکه بگه زشته من مادرتم یه چند روز بیا خونه ما خلاصه من بعد سه هفته گفتم زشته همه اش خونه مادرشوهرمم انگار بی کس و کارم تا چند روز برم خونه مامانم الکی گفتم مامانم اصرار داره برم اونجا واااای نگم برات وقتی فهمید میخوام بیام چطور برخورد کرد و یه ۲۴ ساعت فقط تونست دوام بیاره از فرداش همه اش لنجشو کج میکرد حرف سنگین میزد اون موقع بابام زنده بود هی با بابام بحث و دعوا میساخت یا با خواهرای مجردم که یجوری برسونه اعصاب ندارم برو از خونمون که شبش شوهرم متوجه رفتار زشت مامانم شد اومد بهم گفت یا پا میشی بریم خونمون یا وسایل و بچه رو بده من برم تو هر وقت خواستی بیا ولی دیگه تحمل این رفتارای زشت مامانت رو ندارم😭😭😭

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای!
شماام رابطتو کمتر کن. حالا بچه ک دنیا میاد ب بهونه بچه کمش کن. یسریا وااقعا تومخن. منم تازه زایمان س ...

اینم بگم یکم دلم سبک شه که از دیشب که الکی بحث ساخت و اشک منو درد آورد رفته تو اتاق درو قلف کرده که راحت باشه مثلا من یا پسرم نریم سمتش

یه کارتی هم شوهرم پول ریخته بود توش داده بود دستش که این چند روز که ماموریته و نیستش مامانم خریدی خواست انجام بده برای خونه و پسرم و اینا از همون کارت باشه و حتی اگه دردم گرفت خواستیم بریم بیمارستان چون بدبختی من شوهرمم میشناسه اینو چه وضعی داره از خسیسی خلاصه شب که ما توی اتاق خودمون بودیم انگار کارتو گذاشته رو اپن آشپزخونه

فکر کنم منظورش این بوده به من ربطی نداره هیچی و همچنان که ساعت ۱۰-۱۱ هست خانم درو باز نکرده بیا‌د بیرون

من خودم با این وضعم که تا صبح نخوابیدم و از دستش اشک ریختم پاشدم پسرمو راه انداختم صبحانه دادم ناهار گذاشتم

اینم مثلا اومده مراقب من باشه برعکس شده

خدایا من چرا درس نمیگیررررم

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای!
اینم بگم یکم دلم سبک شه که از دیشب که الکی بحث ساخت و اشک منو درد آورد رفته تو اتاق درو قلف کرده که ...

ببین .چشاتوباز کن دررررس بگیر. انقد اعصاب خوردی نخر واسه خودت اونم زمانی ک مادرشوهرت خوبه پول داری میتونی کارگر بگیری غذا نپزی یکی کاراتو بکنه ی مدت. پس الان مادرتو واسه چی نگهداشتی خواهره من؟؟دردتم بگیره میری بیمارستان دیگه بچتم بده مادرشوهرت ک حواسش باشه تا توبیای. یکم محکمترباش .ببخشید دیوانه ای اعصاب خردی میاره واسه خودت ؟منم گاهی هی ب خودم میگم ..

parasoo1989@
ببین .چشاتوباز کن دررررس بگیر. انقد اعصاب خوردی نخر واسه خودت اونم زمانی ک مادرشوهرت خوبه پول داری م ...

دور از جونت قشنگم 

من خررررم 

یه خر آدم نشو

با خودم میگم خانوادمن ،،، مادرمه ،،، من محبت کنم خدا سر راهم میذاره

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792