2777
2789
عنوان

شوهرم آبرومو برد 😐😐😐

814 بازدید | 23 پست

رفته بودیم مهمونی.به شوهرم گفتم مامانمو برسون خونشون دوباره برگرد پیش من مهمونی.

شوهرم رسما گف نمیرسونم😐

مادر بیچارمم خیره شده بود به من فهمید شوهرم میگه نمیرسونمش

به مامانم گفتم ببخشید مامان

مامانمم چیزی نگفت و پیاده رف خونه :))

دلم براش سوخت😑

حرصی شدم از شوهرم

همسرِ یک سرباز:)

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همیشه هر خواسته ای از شوهرتون دارین تو پیام یا ببرینش ی گوشه بهش بگین ، چون مردا غیرقابل پیش بینی هستن 

منم‌گنهکار و ب دل عشق علمدار 💚 من از شلوار نود و پاره پوره رسیدم ب چادر ، فهمیدم چادر یادگار مادرم زهراست ، شاید تو تابستون گرمم بشه ولی می ارزه ب ی لبخند مهدی فاطمه س 💚 من با چادر هم همون دختر لاکچریه قبلی ام ، منتهی خودمو از چشمای هرز پوشوندم💚

خب چرا؟ 

خسته بوده؟ با چیزی باعث شده ک نرسونش؟ 

البته شمام باید رو ب رو مامانت نمیپرسیدی میبردیش تو اتاقی جایی بهش میگفتی ک مامانت متوجه نشه یا حداقل بتونی بهونه خستگیشو بیاری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز