خیلی ناراحتم نمیدونستم با کی درد دل کنم بچه ها، کلی گریه کردم. امروز رفتم یه مرکز خرید تو شهرمون شلوغ هم بود. یه بیشعوری رد شد از کنارم به بدنم دست زد. خیلی چندشم شد، برگشتم فحشش دادم یکی هم زدم تو سرش بعد با آرنجش زد توی صورتم و فرار کرد. تا نگهبانا اومدن فرار کرد. مشخصاتش رو دادم ولی پیداش نکردم. حالم خیلی بده. منم نتونستم تحمل کنم همینجور جلوی سربازه اشک میریختم، بنده خدا نمیفهمید چکار کنه.
دلم میخواست با یکی حرف بزنم. ولی با همسرم روم نشد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بعد مردای اطراف از کجا متوجه بشن که کسی به این خانم دست زده؟ شما که میگی نباید جیغ بزنه.
من حلیم رو با دارچین میخورم شما دوست داری با نمک بخور یا با شکر بخور. 😂تصورم از بعضی از نی نی سایتی ها پشمک حاج عبدا... هست تو همه تاپیکا پشماشون میریزه ولی بازم پشم دارن برای تاپیک بعدی 🤣🤣🤣🤣. آهای تویی که پاچه میگیری چخه چخه.
خب بنظرم همین بروی خودمون نیاوردنا باعث شده همچین آدمایی وجود داشته باشن و جرات داشته باشن. سریال ن ...
دمت گرم خوبش کردی این کار شما هم جسارت میخواد هم قابل تحسین .ب اون مرد ومردهای اطراف فهموندید ک تاوان کار زشتشون رو میبینن
در حسرت دیدار پدری ب سر میبرم ک آخرین بار دستش توی دستم بود ولبخند روی لبش خشک شد ومنو تنها گذاشت .از وقتی رفت منم خندیدن رو فراموش کردم میشه برای شادی روحش ی صلوات بفرستی.سپاسگزارم