2777
2789
عنوان

میشه خاطرات باحال نامزدیتونو تعریف کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 149 بازدید | 19 پست

خواهرم سالها پیش نامزد بود اونموقع ها که ممنوع بود دوماد بمونه پیش زنش ، بعد اخر شب داماد ما خداحافظی کرد و رفت، منم شب بیدار بودم دیدم آبجیم نیست، چراغای طبقه پایینم روشنه ، فهمیدم که بعلههههه آبجیم یواشکی شوهر آورده خونه 

منم نامردی نکردم رفتم مامانمو بیدار کردم گفتم بیدار شو مامان چراغای پایین یهو روشن شد من میترسم 

بیچاره مامانمم سراسیمه رفت پایین دید این دوتا اونجان و بدینگونه عملیات و نقشه اونشبشون رو نابود کردم😁

این قرار داد ،تا ابد میان مابرقرار بادچشم‌های تو به جای دست‌های تومن به دست تو آب می‌دهم     تو به چشم من آبرو بده!     من به چشم‌های بی قرار توقول می‌دهم ریشه های ما به آبشاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد   ما دوباره سبز می‌شویم      قیصر امین پور

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

گفتی لایک

یکیشو گفتم عزیزم

این قرار داد ،تا ابد میان مابرقرار بادچشم‌های تو به جای دست‌های تومن به دست تو آب می‌دهم     تو به چشم من آبرو بده!     من به چشم‌های بی قرار توقول می‌دهم ریشه های ما به آبشاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد   ما دوباره سبز می‌شویم      قیصر امین پور
خاطرات ما خطر تعلیق داره🤣🤣🤣

بگو بابا وسط کلمات ستاره بذار 

این قرار داد ،تا ابد میان مابرقرار بادچشم‌های تو به جای دست‌های تومن به دست تو آب می‌دهم     تو به چشم من آبرو بده!     من به چشم‌های بی قرار توقول می‌دهم ریشه های ما به آبشاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد   ما دوباره سبز می‌شویم      قیصر امین پور
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792