دوست داشتم یه رزمی کار بودی و اون لحظه با پات دوتا توی سر و صورتش میزدی.
انقد میزدیش توی خیابون ک مردم از زیر دست و پات میکشیدنش بیرون.
باهاش سر سنگین باش و دیگه در مورد پرده حرفی نزن ببین خودش چه حرکتی می زنه
عجب😨😨😨
خدا بهتون صبر بده.
حقمونه از خودمون گذشتیم سوارمون شدن منم بخاطر شوهرم از کار کردن گذشتم ارثیه مو فروختم تقدیمش کردم الان فهمیدم ارزششو نداشت کاش چشام زودتر به حقیثت باز میشد و اما بعنوان چاره عزیزم حساب مخفی داشته باش حق همچین مردایی اینه که سرشون کلاه بزاری پولاشون بچاپی اگه حساب مخفی داشتی امروزانقدر خار نمیشدی
اینجور شوهرهارو باس به حال خودشون رها کردو تنهاشون گذاشت یه مدتی تا سر عقل بیان
مهارت‌های بالا بردن عزت نفس رو یاد بگیر .... اونوقت میبینی ک هفتاد درصد این جور مشکلات اصلا برات پیش نمیاد ....
ی سر بزن ب سایت بیشتر از یک ..احتمالا بتونی اونجا ی بسته آموزشی خوب پیدا کنی...
من الان خانه دارم بچه ام ندارم تازه واقعا نمیرسم برم سرکار... کارای روتین روزانه ک هست مثه ظرف شستت غذا درست کردن لباس شستن جارو کردن... میوه سبزی جات شستن نونوایی رفتن... کارای دیگم هست مثه شوید خشک کردن سیر زنجبیل نعنا مرزه خشک کردن ابغوره گرفتن ابلیمو گرفتن سبزی پاک کردن خورشی اشی پلو کوکو ترشی درست کردن مربا درست کردن مناسبتا کیک درست کردن
خیلی هپر دارم میکنم اموزش مجازی خیاطی گلدوزی دارم میبینم بااینک درسمو خوندم و میتونم برسم سرکار ولی واقعا نمیرسم علاقه ب کار بیرونم ندارم از محیط کارا بدم میاد
متنفرم از اینکه زنم کاش بمیرم راحتت شم
از کامنتا مشخصه امشب همتون دعوا کردین 😅با نهایت خشم و کینه نوشتین همه🤐
