دیروز ساعت سه رفتیم ب یکی از محلات بیرون شهر کلا یکساعت راه بود تا رسیدیم دو ساعتی اونجا موند بعد برگشتیم از وقتی اومدم تا حالا افتادم آه ندارم از جام پاشم همیشه همینم بااینکه تو ماشین نشسته بودم رانندگی هم شوهرم میکرد الان تموم پاهام درد میکنه آشناهامون از اون محل میان تو شهر سرکار بعد میرم خونه خونه داری بچه داری
من انقد بدنم ضعیفه آزمایش هم دادم سالم بودم پارسال