تا حالا شده بفهمید تموم سال های زندگی بدترین بدی هارو اول خودتون در حق خودتون کردید؟
و تصمیم بگیرید به دوست داشتن خودتون؟
چجوری شروع کردید؟
چجوری خودتونو دوست دارید
چه کاری باید انجام داد
حَسبُنَا الله و نِعمَ الوَکیل : خداوند ما را کفایت میکند و او چه خوب نگهبان و یاوری است."مسلمانان واقعی، بدون هیچ ترس و هراسی، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی میکنند."
دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کتاب خوندم پادکست گوش دادم هر روز رفتم جلوی اینه از خودم تعریف کردم احساسات بد رو به مرور از خودم ...
عزیزم برای یوگا کلاس رفتی؟
حَسبُنَا الله و نِعمَ الوَکیل : خداوند ما را کفایت میکند و او چه خوب نگهبان و یاوری است."مسلمانان واقعی، بدون هیچ ترس و هراسی، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی میکنند."
دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
اره اره اره خودم نمونه ی بارز شخصی ام که ببخشید با ندونم کاریا تررررر زدم به زندگیم... بعدها فهمی ...
خداروشکر که فهمیدی
انگار بعد از فهمیدن مثل یه پتک به سر ادم کوبیده میشه
تازه میفهمی چه بدی در حق خودت کردی
حَسبُنَا الله و نِعمَ الوَکیل : خداوند ما را کفایت میکند و او چه خوب نگهبان و یاوری است."مسلمانان واقعی، بدون هیچ ترس و هراسی، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی میکنند."
من یه دفتر دارم چیزایی که دوست دارم مینویسم مثلا چی بخرم ..کجا برم ...وزن اضافه کنم ..کتاب چی بخرم و اینا هرچی فکر کنی مینویسم و سعی میکنم همشو انجام بدم از سالد۹۹ نوشتم و دارمشون بعد میرم نگاه میکنم از سال ۹۹ چقدر کارهایی که دوست داشتم رو انجام دادم
من یه دفتر دارم چیزایی که دوست دارم مینویسم مثلا چی بخرم ..کجا برم ...وزن اضافه کنم ..کتاب چی بخرم و ...
چقدر ایده جالبیه
حتما انجامش میدم
حَسبُنَا الله و نِعمَ الوَکیل : خداوند ما را کفایت میکند و او چه خوب نگهبان و یاوری است."مسلمانان واقعی، بدون هیچ ترس و هراسی، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی میکنند."