بچه ها یه قضیه ای امروز پیش اومد که میخوام نظرتونو بدونم. من حدود یک هفته پیش مهمون داشتم خونم. خالم با دختراش برای ناهار اومدن خونم از همین مهمونیای زنونه. بعد مامانمو خواهرمم گفتم و اومدن. هر سری هر مهمونی که داشته باشم چه خانوادگی چه دورهمی زنانه خواهرمو میگم و بلا استثنا میاد خودمم دوتا بچه دارم خواهرمم دوتا و خیلی بازیگوشن. بعد امروز همون مهمونای من مهمون خواهرم بودن اونام هر کدوم بچه دارن. بعد خواهرم مامانمو گفته منو نگفته و به مامانم گفته میخام دیگه تو مهمونیام نگمش. نه اون منو بگه نه من اونو میگم حوصله سروصدا بچه ها رو ندارم. و من ظهر که فهمیدم به خواهرم زنگ زدم و گفتم چطور حوصله داری مهمونی بیای حوصله مهمونی دادن نداری. اگه واقعا هدفت این بوده که بخاطر بچه ها مهمونی های همدیگه رو نریم باید از مهمونی نیامدن شروع میکردی نه از مهمونی دادن. خواهرم جوریه که من اگه مهمونی بگیرم و بهش نگم میاد دعوا درست میکنه. حالا شوهرم میگه زنگ زدی اینجور گفتی خودتو سبک کردی باید زنگ نمیزدی و به وقتش تلافی میکردی که چون بار اولش نبود که این کارو کرده من صلاح رو به زنگ زدن بهش دیدم که از این به بعد واسه مهمونی اومدن هم حوصله نداشته باشه🤣 نظرتون🤪