ازوقتی مامانم فوت کرده سرهرچی زود عصبی میشم .زود بهم میریزم . الانم باخواهربرادم دعواکردم ..
خستم خیلی روحم خستس .چندتاخواهر برادر دارم اما برای اینکه هفته ای یروز بیان پیش بابام ک تنها نباشه بهانه میتراشن. کلا بیشتر وقتا میام پیش بابام اما روزایی هم ک نمیرسم بیام .مدام بفکرشم .دیشب ک اومدم دیدم بابام شام نداره داره گوجه خیار خوردمیکنه ک بخوره. کلی بهم ریختم . اصلا عین خیالشون نیس دارم دیوونه میشم